My homeland lives in my heart, and every small thing prompts me to think about my country. There were times I wished there was no concept of homeland, wishing I didn't know where I came from. However, today marks about two months since my short trip to Poland, those cold days when I traveled there to do something and join a concert. Those days rank among the most sorrowful, terrifying, and bitter days of my life.

میهن در قلب من زیست می کند و هرچیز کوچکی مرا به اندیشه در مورد وطن تشویق می کند. گاه دوست داشتم چیزی با عنوان میهن وجود نداشت، دوست داشتم که ندانم از کجا آمده ام. با این حال، امروز حدود دو ماه از سفر کوتاه من به لهستان می گذرد، آن روزهای سرد که برای کاری به لهستان سفر کرده بودم، از غمناک ترین، ترسناک ترین و تلخ ترین روزهای زندگی ام به شمار می روند.